- چهارشنبه 22 فروردین 1397 - 11:10
- کد خبر : 614
- مشاهده : 1727 بازدید
- پیشخوان » تیتر روز » گردشگری » یادداشت » یادداشت های خصوصی
در ماههای اخیر از لابلای اخبار شهرستان دماوند خبر طرحی با عنوان کمربندی غربی دماوند به جاده فیروزکوه به گوش میرسد؛ این نوشتار مقدمهای بر نقد این طرح و چرایی و چیستی آن است.
نشریه فرهنگی – اجتماعی دماوندم آرزوست، در ماههای اخیر از لابلای اخبار شهرستان دماوند خبر طرحی با عنوان کمربندی غربی دماوند به جاده فیروزکوه به گوش میرسد؛ این نوشتار مقدمه ایست بر نقد این طرح و چرایی و چیستی آن؛ باشد که موجب توجه افکار عمومی بر لزوم حساسیت به تغییرات محیطی و اجرای طرح ها شود.
شهر دماوند به لحاظ مواهب خدادادی و منابع طبیعی در استان تهران از موقعیت ویژهای برخوردار بوده و علیرغم نزدیکی به پایتخت کشور، طی سالها، بسیاری از این منابع از دستخوردگی و تخریب مصون ماندهاند؛ اما متاسفانه در سالهای اخیر و با سرعتی باور نکردنی این طبیعت زیبا مورد بیمهری فراوانی قرار گرفته است و با طرحهای توسعه کارشناسی نشده یا واگذاری زمین به شرکتها و ارگانها یا احداث معادن و جاده و غیره در معرض نابودی قرار گرفتهاند.
رابطه ما شهرنشینان با طبیعت اطرافمان چگونه است؟ تقسیمبندی انسانها تقسیمبندی دوگانه ایست: انسان – طبیعت؛ کدامیک از این دو-انسان یا طبیعت- نقش عمدهتری در جریان حیات خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسش یکسان نیست و هر کس از دیدگاه خود پاسخی به آن خواهد داد.
*شهری رویایی در ۵۰ کیلومتری پایتخت
بسیاری از اندیشمندان انسان را جزئی از طبیعت میدانند و برخی تمام اشیا و جانداران را مقدس دانسته و تخریب طبیعت را ضربه بر پیکر خود انسان میدانند؛ هر کس اگر زیبایی طبیعت را لمس کرده باشد، در اعماق بکر طبیعت گوش به زمزمه آهنگین آن داده باشد، بوی گیاهان و درختان را با همه وجود خود احساس کرده و مناظر چشمنواز طبیعت را نظارهگر بوده باشد؛ چنین فردی در زندگی روزمره شهری خود نیز الگوهای روحنواز طبیعت را دنبال میکند, چنین فردی در هر جایگاه اجتماعی رویکردی همسان با طبیعت خواهد داشت.
ما شهروندان دماوند بخت یارمان بوده که در شهری متولد شدهایم که محیط شهری آن با محیط طبیعیاش در هم تنیده و گره خورده است؛ کوههای زیبای سر به فلک کشیده و ارتفاعات و تپه ماهورهای چسبیده به شهر، رودخانههای دائمی، چشمه سارهای فراوان در گوشه کنار شهر و پیرامون آن، گیاهان و جانوران وحشی متنوع، هوای پاک (البته امروزه به نسبت پاک).
از طرفی بافت قدیمی شهر و کوچه باغها و باغهای شهر و شهرستان که همگی دسترنج کوشش و تلاش ارزشمند نیاکان ما و بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی دماوند است؛ همه این داشتههای خدادادی برای ساکنان شهرهای بزرگ ناداشتهای ملموس و افسوس برانگیز است که آرزوی داشتنشان را تنها در رویاهای خود میجویند و شگفت آنکه همه اینها و بسیاری جذابیتهای دیگر تنها در فاصله کمتر از ۵۰ کیلومتری کلان شهر تهران قرار دارد!
*میراث طبیعی و فرهنگی دماوند در آستانه تخریب
ابر شهر تهران با جمعیت بیش از ۱۰ میلیون نفر و مشکلات بزرگ زیستمحیطی موجب فرار پایتخت نشینان از زندگی ماشینی تهران و روی آوردن به شهرستانهایی با امکانات طبیعی بهتر مثل دماوند شده است؛ بنابراین پیشبینی این رویداد که در سالهای آینده شهرستان دماوند شاهد هجوم جمعیتی از تهران و سایر نقاط کشور خواهد بود، دشوار نخواهد بود و از هماینک نبود برنامه توسعه متفکرانه و دوراندیشانه هشدار بزرگی برای آینده محیط زیستی، فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی دماوند است.
داشتههای دماوند که بسیار ارزشمند و متمایز و گاه بیتاست و درکش آنچنان هم دشوار نیست، منابع طبیعی است که ما در اختیار داریم و از آنجا که این منابع بسیار محدود و آسیبپذیرند، استفاده نابهجا از آنها نتیجهای جز محروم شدن مردم شهرستان از این وجوه امتیاز و ویژگی دماوند نخواهد بود.
این منابع طبیعی در کنار داشتههای تاریخی و آداب و رسوم و بازیهای محلی و … همگی بخشی از ظرفیت میراث طبیعی و فرهنگی شهرستان دماوند به شمار میآیند که متأسفانه در سالهای اخیر به دلایل گوناگون که مهمترین آن در یک نگاه کلی کمی اطلاعات، ناآگاهی و نداشتن رویکرد صحیح است در معرض تباهی قرار گرفتهاند؛ نابود شدن ارس دو هزار ساله ورین و خشکیدن چشمه سیاه سنگ و ویرانی باغات شاید به تنهایی برای فهم این تباهی بس باشد.
*چالشهای تخریبزای دماوند
در یک نگاه واکاوانه موارد گوناگونی را میتوان برای در خطر افتادن امکانات دماوند و شاید خود دماوند برشمرد؛ عدم دیدگاه واحد مدیریتی و نبود برنامه توسعه مناسب با ظرفیتهای دماوند، نبود همخوانی بین توسعه و ظرفیت زیست محیطی، در نظر نگرفتن سطح کیفی زندگی مردم شهر و نیازهای واقعی دراز مدت مردم شهرستان، مشخص نبودن و گاه بیش از اندازه کلیشهای، منجمد، تقلیدی و کور بودن مفهوم توسعه در نگاه و کنش مسؤولان برنامهریز و دستاندرکار و دور بودن از روح خلاقیت و آفرینش؛ همه اینها موجب شده در سالهای اخیر با تغییرات عمده منفی در شهرستان روبهرو شویم که کیفیت زندگی آینده و هویت شهری حال حاضر آن را زیر سؤال میبرد.
چالشهای دماوند در سالهای اخیر کم نیستند که تنها در حوزه شهر دماوند میتوان به بهرهبرداری از کوه تلکمر به عنوان معدن که موجب نابودی کامل محیط زیست این منطقه و منطقه زیبای اسبچران شده و هر روزه حجم بالایی از گرد و غبار را نصیب مردم دماوند مینماید، اشاره کرد.
توسعه شهرک آویشن در ارتفاع بالای ۲۱۰۰ متر و تأثیرات منفی در سفرههای آب زیر زمینی دماوند و از دسترس خارج کردن بخش عمدهای از زمینهای دره احمدآباد که میتوانست در راستای توسعه پایدار دماوند هزینه گردد؛ نابودی باغات و عدم اجرای ضوابط شهرسازی که حداقل در طرح تفصیلی شهر دیده شده است.
لوله گاز لاریجان به عنوان یک فاجعه زیست محیطی پیرامون شهر و بسیاری مسائل دیگر و اکنون سخن از کمربندی غربی سرهار به عنوان بخشی از پروژه آزادراه فیروزکوه – قائمشهر است.
*طرحی منحصربهفرد با عبور کمربندی از داخل شهر!
این طرح پیشنهادی از گردنه سرهار آغاز شده و از ضلع جنوبی تلکمر و جاده قدیمی به شهرک امامیه متصل و سپس در بلوار شورا تا میدان معلم ادامه خواهد داشت و سپس با طرحی که هنوز مشخصات دقیقتر آن در دسترس نیست به منطقه ولیران و جاده فیروزکوه متصل میشود.
این در حالی است که کلیات طرح کمربندی دماوند از جنوب شهرستان و از محدوده خارج حریم شهر در نظر گرفته شده بود و در سالهای گذشته بهدلیل عدم پیگیری و عدم اختصاص بودجه عملیاتی نشد تا جایی که مشکلات محور مواصلاتی فیروزکوه در ایام تعطیل در منطقه شهری دماوند از محدوده گردنه سرهار تا بعد از شلمبه به یک بحران ترافیکی برای مسافران و شهروندان دماوند تبدیل شده است.
متأسفانه برای فرار از این مشکل با طرحی عجیب (شاید منحصر بفرد در کشور!) تصمیم به عبور کمربندی از داخل شهر دماوند گرفته شده است؛ در حالی که هیچگونه مطالعات زیستمحیطی در خصوص این مسیر صورت نگرفته و این در حالی بوده که مجموعه شهری دماوند عنقریب به واسطه این طرح به دو نیمه مجزا تقسیم خواهد شد که فلسفه کمربندی را خودبهخود زیر سؤال میبرد.
*ضرورت بررسی پیامدهای پروژه کمربندی بر هویت شهری
این طرح در ابتدا صرفاً برای دسترسی مستقیم دماوند به مسیر تهران در نظر گرفته شده بود که البته برای این طرح نیز مطالعات زیست محیطی و توسعه آینده شهری لحاظ نشده و قرار بود که قسمتی از بار ترافیکی جاده دماوند – تهران که توسط شهروندان دماوند ایجاد میشده بدین طریق کم شود؛ اما تصور اینکه این جاده در قالب کمربندی به جاده اصلی فیروزکوه متصل شود و ترافیک خودروهای سنگین این محور اصلی کشور به داخل شهر منتقل شود، تصویر ناخوشایند و شاید رقتانگیز و وحشتناکی از آینده شهر به دست خواهد داد.
پرسش اینجاست چه کسی پیامدهای این پروژه را بررسی کرده است؟ آیا هیچ توجیهی برای جابهجایی مسیر کمربندی جنوبی دماوند و جایگزینی این طرح غیر از نداشتن بودجه کافی و کمکاری در حل اصولی مشکلات جادهای وجود دارد؟ و آیا اثرات منفی کوتاهمدت و بلندمدت این طرح مجدداً هزینهای دیگر را با چندبرابر هزینه به ظاهر صرفهجویی شده دوباره بر شهر تحمیل نمیکند؟ عبور محورهای ترانزیتی فقط و فقط باید از حریم شهر که از ابتدا برای همین منظور تعیین و حفظ شده (باید حفظ میشده) صورت پذیرد و عبور آن از میان محدوده خدماتی جز نابودی فضای زیست شهروندان و سرمایههای نسل آینده معنی دیگری ندارد.
بررسی پیامدهای مختلف این پروژه بر محیط زیست طبیعی، محیط زیستشهری و سطح کیفی زندگی شهروندان، توسعه شهری و در نهایت هویت این شهر امری ضروری است که به مشارکت صاحب نظران و دلسوزان این شهر نیازمند است؛ ضرورتی که با نقد منطقی و پیگیری قانونی نمایندگان مردم و مسؤولان شهرستان شدنی است تا مانع از بین رفتن بیش از پیش ظرفیتهای مثبت شهرستان دماوند شود.
آینده شهرستان دماوند و سطح کیفی زندگی ما نتیجه دیدگاه و نحوه عملکرد تکتک شهروندان این شهر است که باید با مشارکت اجتماعی گسترده و پیگیر در حفظ منابع طبیعی، ظرفیتهای این شهرستان را حفظ کرده و از داشتههایمان برای زندگی با کیفیت بهتر بهرهمند شویم.
انتهای پیام/س
نظرات