- دوشنبه 9 مرداد 1396 - 18:36
- کد خبر : 465
- مشاهده : 1251 بازدید
- اجتماعی » پیشخوان » یادداشت های خصوصی
سهروردی حکیمی فرزانه و اهل ایران است که رساله عقل سرخ وی را که ورق میزنیم، به این گمان بسنده میکنیم که شاید وقتی عقل نواندیش ایشان به زبان سرخش جاری شد و به زعم ظاهرپسندان خوش نیامد، قلم حکمت وی را شکستند.
سهروردی، شهابالدین یحیی، متولد ۵۵۱ یا ۵۴۹ – ۵۸۷ هجری قمری، فیلسوف ایرانی در سهرورد متولد شد؛ وی به خاطر علاقهمندی به فلسفه همواره مورد اتهام برخی فقها بود و در نتیجه آزار و اذیت آنها، با وجود مخالفت الملک الظاهر به امر صلاحالدین به قتل رسید.
این در حالی بود که شیخ فیلسوف ما تنها ۳۶ یا ۳۸ سال داشت و با توجه به عمر کوتاهی که داشت، آثار بسیاری از خود باقی گذاشت؛ تعالیم حکمت اشراقی وی در کتاب حکمت الاشراق، تلویحات، المشارع و المطرجات، هیاکل النور و کلمه التصوف آمده است.
شیخ الشراق آنچنان که خود تصریح میکند درصدد بنیان حکمتی بوده است که در آن مشرب ایران باستان در آن حیات جدید یابد؛ او دگرگونی در فلسفه سینوی به وجود آورد و همه تعالیم عقلانی سینوی را در قالبی نو با زبانی ذوقی مطرح کرد.
نور و ظلمت دو گانگی است که در سراسر فلسفه اشراقی دیده میشود؛ منابع حکمت اشراقی که سهروردی بنا نهاد متشکل از حکمت ایران باستان، حکمت یونان باستان، تعالیم فارابی و سینوی است که با بیانی نو در فلسفه طرح ریزی شد، با عمر کوتاه شیخ اشراق جان گرفت.
اگر ظلمهایی که به سهروردی شد، صورت نمیگرفت و شیخ فیلسوف ما زمان بیشتری برای زیست فلسفی خود داشت، قطعاً نوآوری عمیقتری در فلسفه و حکمت اسلامی را شاهد بودیم.
شیخ شهید، نخستین قربانی آگاهی نبوده است و اینگونه ستمها از همان ابتدای شکلگیری فلسفه یونان با نخستین آموزاننده فلسفه آغاز شد.
سقراط شاید نخستین قربانی دعوت مردم به آگاهی بود، اما شیخ الاشراق شاهدی از ایران زمین بر پرداخت هزینه برای دعوت به آگاهی بود؛ چراکه آگاهیبخشی هزینه دارد.
بیان فلسفی سهروردی به افلاطون نزدیکتر است، تا به ارسطو؛ اما بیان وی همان تعابیر افلاطونی نیست، بلکه شیخ شهید ما صدایی تازه از فلسفه بود که به گوش اهل دانایی رسید.
در روز بزرگداشت ایشان، نیکوست که اگر هر چند کم به بیان سفر کوتاهش در این عالم بپردازیم تا اگر از افراد سوال شود، سهروردی کیست؟ نشنویم نام یک خیابان در تهران است.
سهروردی حکیمی فرزانه، متأله و اهل ایران است؛ رساله عقل سرخ وی را که ورق میزنیم به این گمان بسنده میکنیم که شاید وقتی عقل نواندیش ایشان به زبان سرخش جاری شد و چون به زعم ظاهرپسندان خوش نیامد، قلم حکمت وی را شکستند!
غافل از اینکه شیخ الاشراق، مؤسس حکمت اشراقی، همواره در روشنایی نوری که بنا نهاده، زنده خواهد بود.
انتهای پیام/
نظرات