- یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۱
- کد خبر : 608
- مشاهده : 809 بازدید
- برگزیدهها » پیشخوان » فرهنگی

بیشک دماوند در پیش از تاریخ یکی از کهنترین شهرها و نخستین شهرهای اسطورهای در تاریخ روایی ایران است.
به گزارش نشریه فرهنگی – اجتماعی دماوندم آرزوست، بیشک دماوند در پیش از تاریخ یکی از کهنترین شهرها و نخستین شهرهای اسطورهای در تاریخ روایی ایران است و در هر کجا که نام ضحاک، فریدون، کیومرث و منوچهر قهرمانان افسانهای کیانی آمده، نام شهر دماوند هم ذکر شده است.
کمتر اندیشمند و ودیعه الهی به دستی را در تاریخ ادبیات این سرزمین میتوان یافت که عظمت دماوند او را مجذوب و شیفته نکرده و زبان به ستایش آن گشوده باشد.
سرافرازی، استواری و پایداری قله دماوند، در هر صبح و شام حکایت و دلیل بیبدیل ماندگاری و استواری و پایمردی مردمی است که در سرزمین ایران از ازل تاریخ تا ابد آن پیوسته سرافراز زیستهاند و خواهند زیست.
ژاک دمرگان در بررسیهای باستانشناسی خود در منطقه دماوند در ۲۴ شهریور ماه ۱۳۱۰ پیشنهاد ثبت ملی تمامی شهر و روستای اطراف آن را به عنوان آثار باستانی ایران میدهد.
از دماوند در اساطیر ایران هم یاد شده و شهرت آن بیش از هر چیز به این سبب است که ضحاک (پادشاهی ستمگر و اژدهافش) در آن به بند کشیده شده است در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره و به طور کلّیتر کوه دماوند اشاره شده است.
نخستین تقسیمات کشوری ایران در دوران داریوش اول هخامنشی مقارن با قرن پنجم پیش از میلاد صورت گرفت؛ در آن زمان سرزمین دماوند یکی از تقسیمات ایالات هخامنشی بود و به وسیله «خشترپاون» و به یونانی ساتراپ اداره میشد.
جای بسی تأسف است که منطقه دماوند با این همه پیشینه تاریخی، فرهنگی و باستانی مورد بیمهری باستانشناسی قرار گرفته و از این رو، اطلاعات ما درباره ماد و هخامنشی در این زمینه بسیار اندک است.
*«دماوند»؛ نخستین شهر گیتی
دماوند، نام بلندترین قله سلسله جبال البرز و نیز نام شهری بوده که در دامنههای جنوبی این قله واقع شده است؛ شهر دماوند در گذشته به معنای مملکت دماوند به کار میرفته و نام شهر یا روستایی نبوده، بلکه در مفهوم قلمرو و سرزمینی بوده که شهرها و روستاهای متعددی را شامل میشده است.
این نام قبل از اسلام و تا مدتی بعد آن به ضم دال «دُمباوند»، «دُنباوند» بوده و در قرون اسلامی آن را با فتح دال «دَنباوند» و رفته رفته «دَماوند» ثبت کردهاند؛ اکنون نیز نام کوه و شهری با فتح دال «دَماوند» معروف است؛ این نام به صورت ضم دال «دُماوند» بین اهالی منطقه رایج بوده است.
و نیز این نام به پهلوی در کارنامه اردشیر بابکان به صورت دُنباوند و در کتیبههای دوران ساسانی چون کتیبه شاپور اول در نقش رستم فارس و کتیبه نرسی در پایکولی به صورت دومباوند و دُنباوند، در نامه تنسر که وی از نزدیکان اردشیر بابکان و پیرو مکتب نوافلاطونی بوده و همچنین در کتاب جغرافیای موسی خورنی، دُمباوند آمده است. شایان ذکر است که این نام در واقع تغییر یافته نام پهلوی آن است
*دماوند؛ سرزمین اسطورههای ایران زمین
علاوه بر خصلتهای اساطیری و تاریخی شهرستان دماوند، اگر یک بار در اوقات فراغت آخر هفته خود سفری به این شهرستان زیبا داشته باشید آن وقت خواهید دید که هوای پاک و لطیف این شهر با وجود باغهای با شاخصههای در هم تنیده و پر میوه و سایههای به هم پیوسته درختان، دل کندن از این شهر را چقدر سخت میکند.
همچنین وجود ییلات سرسبز و خوش آب و هوا، درههای زیبا و دل فریب، کوههای سرسفیدسبز دامن، دشتهای غرق گل ر میان کوهها و وجود چشمههای گوارای آب معدنی و نهرهای روان، همه و همه سبب شده تا دماوند که در گوشهای دنج قرار گرفته است به سرزمینی رؤیایی برای گردشگران تبدیل شود.
تاکنون ۷۷ اثر تاریخی شهرستان دماوند در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و از سوی دیگر، این شهرستان باقدمت دارای ۱۵۹ نقطه گردشگری است.
آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی دماوند متعددند که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: مسجد جامع دماوند، برج شیخ شبلی، بازار نواب، مجموعه تاریخی مذهبی محله درویش، پلهای تاریخی دماوند، خانه تاریخی محمدتقی چیتگری، خانه تاریخی مرتضی اعتماد، قلعه قاجاری روستای کوهان، حمام تاریخی روستای چنار غرب، خانه تاریخی روستای وَرونه و … را شامل میشود.
اما آنچه مورد توجه قرار میگیرد، فاصله این سخنان با واقعیتهای کنونی در شهرستان دماوند است؛ زمان آن فرا رسیده است تا حوزه گردشگری شهر دماوند به عنوان یازدهمین شهر گردشگری ایران مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
*دماوند؛ بلندترین قله آتشفشانی در قاره کهن
کوه دَماوَند کوهی در شمال ایران واقع شده که بلندترین کوه ایران و بلندترین قلهٔ آتشفشانی آسیا و دومین کوه بلند فلات ایران و خاورمیانه است.
دماوند در پاره مرکزی رشته کوه البرز در جنوب دریای خزر جای دارد و به هنگام صاف و آفتابیبودن هوا، از شهرهای تهران، ورامین، قم و همچنین کرانههای دریای خزر قابل رؤیت است.
کوه دماوند در ۳۰ تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد و همچنین از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.
دماوند یک کوه آتشفشانی است که عمدتاً در دوران چهارم زمینشناسی موسوم به دوران هولوسین تشکیل شده و نسبتاً جوان است و فعّالیّتهای آتشفشانی این کوه در حال حاضر محدود به تصعید گازهای گوگردی است و آخرین فعالیتهای آتشفشانی این کوه مربوط به ۳۸ هزار و ۵۰۰ سال قبل بوده است.
آشوریان این کوه را کان سنگ لاجورد میانگاشتند؛ البته آنها در خطا بودند و سنگ لاجورد از بدخشان میآمده است؛ در زمان تاخت و تاز آشوریها به فلات ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده میشده و در متنهای آشوری هم بدان اشاره شده است.
سارگون دوم در لشکرکشی خود سرزمینهای تا کوه دماوند را خراج گزار خود کرده بود؛ در زمان اسرحدون نیز آشوریها تا پای کوه دماوند لشکر کشیده بودند، اما به پیشروی ادامه ندادند؛ چون دماوند و آنسوترش کویر لوت را پایان دنیا میپنداشتند.
*محلات قدیم دومابَند
شهر دماوند در زمان قدیم به نام منطقه پیشینیان معروف و دارای دو محل معظم بهنامهای «علیا» و «سفلا» بوده است؛ محل علیا از منطقه تار محله آغاز و تا پل وسط، از پل وسط تا ورامین به نام سفلا نامیده میشد و گذشت زمان و حوادث ارضی و سماوی اعم از زلزله و سیل سبب شد که شهر به صورت فعلی درآمد.
اما خود دماوند که بعد از دوماهبند به نام دماوند مشهور گردید و تغییرات جغرافیایی منطقه سبب شد دو محل به محلات ۵ گانه تبدیل شود و منطقه خوار و ورامین جدا شوند.
*چرخش آسیاب قلعهخون محله درویش از جنایات مأمون عباسی
نقل است که در ۹۰۰ سال قبل، درویشی از هندوستان آمد و این «عَلَم» معروف را با خود آورد و در امامزادگان عبدالله و عبیدالله (س) ساکن شد و خادمی این مزار شریف را بر عهده گرفت؛ طایفه درویشیها و محل درویش از ذریه آن شخص هستند و خود محل درویش، سه محل بوده است.
درویش «نوده» در حیاط سادات حیدرنودهی در محله نوده و طایفه رستمیها در منطقهای دیگر ساکن بوده و درویشیها در محل درویش ساکن بودند و سرآسیاب ملأ، طایفه بختیاریها ساکن بودند که به نام گذر «بختیاری» معروف است؛ آسیاب قلعهخون نیز در آن زمان وجود داشت که محل فعلی ساختمان آب و فاضلاب و نانوایی سنگک است.
نقل میکنند در زمان مأمون عباسی وقتی که بنیفاطمه (س) طبق نقل تاریخ از مدینه جهت زیارت حضرت ثامنالائمه (ع) حرکت کردند، مأمون جهت سرکوبی آنان ۱۰ لشگر به ایران فرستاد تا فرزندان حضرت فاطمه (س) را قتل عام کنند.
به همین دلیل، آنان در سراسر ایران از جمله در دماوند پراکنده شدند و این مقبره هفت تن و هشت تن، نقل است که ۷۰ تن و ۸۰ تن بودهاند و آسیاب قلعهخون از خون این بزرگواران به چرخش درآمد، بدین جهت آن را «آسیاب قلعهخون» نامیدند.
*محله پَرامَه یا سفلی
فرامه در قدیم، سفلی نامیده میشد و دارای سه منطقه محلی به نام گلستان که اکنون کلستون میگویند و محله قریشا و محله خوانین بود.
کلستون که به نام گلستان بود دارای باغات و بستانهای پر گل بود که به مرور زمان کلستون نام گرفت و محل قریشا اهالی آن از قبیله ایل قریشا و بختیاری شیراز هستند و وقتی به این منطقه مهاجرت کردند در آنجا سکنی گزیدند و این محل به نام آنها معروف شد و در زبان محلی، ملقریشا میگویند.
اما خوانین که جدشان میرگتمیر مرعشی و از سادات مرعشیهای شیراز و سادات جلیل القدر بودند که به نام کتمیریها و مرعشیها معروفاند.
ایشان از نسل سید ابراهیم طباطباییشیرازی و اشرف الواعظین شیرازی هستند و خوانین دو طایفه بودند؛ انتخابالدوله و مرعشیها که حسینیه و حمام جداگانه داشتند و معروف است که در سال چهار خونی، بین خوانین و اهالی فرامه اختلافی به وجود آمد و در اثر زد و خورد، دو نفر از خوانین و دو نفر از اهالی فرامه به قتل رسیدند و آن سال معروف شد به سال چهارخونی که من اسامی مقتولین را پیدا نکردم.
اما بدین جهت این محل را فرامه خواندند چون در آن عصر، امور حکومتی دماوند برعهده خوانین بود که در جایگاه مخصوصی اسکان داشته و فرمان صادر میکردند و از این رو، آن محل به نام فرامه مشهور شد.
محلی نیز به نام قلعهپا و کلهپا وجود دارد و از کهنسالان نقل شده است که در زمان اسفندیار، در بالای کوه شیر قلعه دیده بانی ساخته بودند و دیدهبانان در آنجا مراقبت میکردند و چون اطراف دماوند را کوه محاصره کرده است، دو مرکز دیدهبانی به نام قلعهپا و کلهپا ساخته بودند.
*سکونت افراد صاحب نفوذ در مل قاضی
محله قاضی چون افراد متمکن و صاحب نفوذی در آن محله سکونت داشتند، همچون «حاج شفیع» و «حاج مهدی قلی»، «حاج رفیع»، «حاج هادی» و «حاج رجبعلی» که مقلب به حاجی جواهر بود، از این جهت آنجا را محله قاضی نامیدند.
محله قاضی از چهار منطقه به نام قاضی محله، محله لنگر، محله خطیب و محله جار تشکیل میشود؛ این محله مربوط به همان گذر اربابیها و محله لنگر حدود بازارچه و سرقلعه و محله خطیب از پل مختار سلطنه تا ابتدای فرامه و محله جار زیر مسجد جامع تا پشت ساختمان دبیرستان معصومیه فعلی است.
علت نامگذاری محله لنگر این است که از ابتدای پل گچی سابق تا انتهای بازارچه، سه کاروانسرای بزرگ به نام کاروانسرای حاجآقا بزرگ اکبری، کاروانسرای کدخدا ولی و کاروانسرای حاجی جلیل شاه محمدی وجود داشت؛
از این رو، از ورامین و خوار و تمام منطقه تا عباسآباد و تا پل مود، تمام میوهها و خواروبار این مناطق در این سه کاروانسرا پیاده میشد؛ به قول قدیمیها اینجا لنگر میانداختند و بنابراین این محل به لنگر یعنی محل لنگر انداختن ملقب شد.
برخی از طایفهها از نسل بازید بسطامی هستند که از بسطام نیشابور به این منطقه آمد و همه اولادشان معمم و روحانی و دارای محضر عقد و ازدواج بودند؛ از این رو، آنجا را نیز محل «خطیب» نامیدند.
محل جار زیر مسجد جامع، طایفه جار زنان و نداکنندگان و موذنان درآنجا سکونت داشتند؛ ملاخلیل، ملأ نعمتالله، ملأ علی اوسط و امثالهم که همه مؤذن و جارزن بودند.
از طایفههای اصیل محله قاضی قبیله «کیامار» نامیدند؛ بدین جهت است که فتحعلی شاه قاجار، دختری از این طایفه به همسری به نام مهرانگیز خانم، دختر علیاکبر بیک، پسر محمدتقی بیک انتخاب کرد.
نقل میکنند وقتی که شاه قاجار به خواستگاری این دختر آمد، علیاکبر بیک از پذیرش وی اجتناب کرد؛ شاه به او خطاب کرد که «علیاکبر بیک، دلت نمیخواهد دامادت فتحعلیشاه باشد»؛ بنابراین با وساطت دیگران حاضر شد دختر به شاه دهد و شاه طبق فرمانی طایفه کیامار را تا پشت هفتم از خدمت اجباری معارف کرد.
آن فرمان الان در خانواده کیامار موجود است و وقتی شاه با دختر علیاکبر بیک ازدواج کرد به مادرزن خود خطاب کرد که این زن کیاست و از این رو، این طایفه ملقب به کیامار شدند؛ بقیه اهالی محله همه مهاجر و از بلاد مختلف هستند.
*محله چلهگاه یا چالکای قدیم تا روایت انهدام کامل آن بر اثر زلزله
محله چالکا در قدیم به چهار منطقه به نامهای ملک شهر، ملک خندانف ملک سین و ملک دشت تقسیم شد و این محل فعلی چالکای دوم است که در اثر حوادث ارضی و سماوی چهار ملک قدیم تبدیل به زمینهای زراعی و کشت شد و مکان فعلی را به نام چالکا مقلب ساختند.
نقل است که در زمان سلجوقیان، مرحوم شاه نعمتالله ولی کرمانی، دو چهل روز در کوه چل کمر که در حال تل کمر مینامند، به زیج نشینی و سیر و سلوک به سر برده است و بنابراین به نام چلهگاه معروف شد که بعداً به مرور زمان «چالکا» نامیدند.
همچنین نقل است که مرحوم شاه نعمتالله، چهار نفر از مریدان خود را به نامهای شیخ ابوسعید و شیخ ابراهیم نداف و شیخ العراقین و شیخ شبلی را آورده بود و زمانی که در تل کمر مشغول سیر و سلوک بود، این چهار نفر را مأمور مراقبت و محافظت قرار داد.
شیخ ابوسعید در ابتدای جیلارد، شیخ ابراهیم نداف در شمال تار، شیخ شبلی در شرق و شیخ العراقین در غرب مأمور بودند؛ در آن زمان جیلارد، «جل یرد» نامیده میشد و منقول است که ۴۰ نفر از خاخام قوم یهود در این منطقه زیست میکردند.
شاه نعمتالله به این چهار مرید خود دستور داده بود که شما مأمورید نگذارید که این بزرگان یهود به اهالی دماوند دست پیدا کنند و خاک فرج آنان در جیلارد معروف است.
طایفه اصیل محله چلهگاه یا چالکا طایفه مقصود بیک هستند و بقیه اهالی مهاجرند و از نقاط مختلف و از بزرگان نقل گردیده که این محل چالکا فعلی دوباره بنا شده است؛ زیرا چهار ملکی که بیان شد به شکلی بود که امامزاده صحرا در وسط این چهار محل قرار گرفته بود.
چون دماوند منطقه زلزلهخیزی است در زلزله اول چلهگاه به طور کلی منهدم شد و در سال وبایی نیز آنچه از اهالی مانده بودند به رحمت ایزدی پیوستند و قبرستان وباییها در نقطهای که در حال حاضر میدان قدس است، واقع شده بود.
*حکایت حضور قوم یهود در دماوند
با استناد بر کتب مقدس و سنتهای شفاهی متداول در میان یهودیان بهویژه وجود مقابر انبیا در گوشه و کنار ایران زمین همانند آرامگاه دانیال در شوش، استر مردخای در همدان، سارا بت آشر در اصفهان و بسیاری دیگر از آثار تاریخی و فرهنگی کهن به جا مانده، نشان از قدمت سکونت یهودیان از بیش از ۲ هزار و ۷۰۰ سال در سرزمین ایران دارد.
بنابر شواهد موجود و بررسیهای تاریخی، پیشینه حضور یهودیان به عنوان اولین ساکنان منطقه گیلیارد واقع در دماوند، نیز به دوران اسارت و تبعید اجباری آنان باز میگردد و آن مقارن است با سال ۳۳۶۸ عبری.
قبرستان گیلیارد یا گیلارد (جیلارد) در مجاورت جاده گیلاوند منتهی به دماوند بر روی ارتفاعات آن، تپهای واقع در شمال غربی، روستای گیلارد، به وسعت ۱۳۷ هزار و ۵۰۰ مترمربع در موقعیت طول جغرافیایی ۵۲ درجه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه، در ارتفاع ۱۹۸۲ متری از سطح دریا قرار گرفته است.
از دوران گذشته، یهودیان برای نامیدن این شهر از واژه «گیلعاد» استفاده میبردند؛ واژه گیلعاد در فرهنگ عبری به معنای ستون جاویدان یا ستون یادبود در نظر گرفته شده است؛ همچنین نام سرزمینی است در بخش شرقی اسرائیل که در حال حاضر بخشی از آن جزو خاک اُردن محسوب میشود؛ ضمن آنکه این منطقه کاملاً کشاورزی به شمار میرود.
در کتاب مقدس «توراه» درباره شخص گیلعاد نسل چهارم حضرت یوسف و قبیله گیلعادی در چندین آیه اشاره شده است؛ قبرستان گیلیارد متشکل از دو بخش قدیمی و نسبتاً جدید بوده که بخش قدیمی در جنوب شرقی و در امتداد آن بخش جدید در شمال قرار گرفته است.
بر روی اکثر سنگ قبرها، در حاشیه بالا عبارتی به خط عبری و در پایین آن تصاویر از هفت شاخه منورا یا ستاره ماغنداوید نقش بسته است؛ نام و نام پدر همراه با شهرت متوفی و زمان فوت او به خط عبری و فارسی حک شده است و برخی از سنگها با نقوش گل در حاشیه نوشتهها تزئین شده و بعضی فاقد هر نوع تزئینی است.
بدون تردید با وابستگیهای فرهنگی و تاریخی آنها، در این منطقه نقش مؤثری را در ارتقای یک تمدن بهینه ایفا کردهاند؛ اما امروز تعداد بسیار قلیلی از یهودیان در دماوند سکنا دارند یا در رفت و آمد هستند.
*سطح وسیعی مشهور به تخت ضحاک در مشاء
منطقه مشاء بر ارتفاعات دماوند و زیر دست آستان مقدس امامزاده هاشم (ع) واقع شده است؛ این منطقه تابستانهای بسیار پرجمعیتی دارد و پر از سر و صدا و هیجان و هیاهو، اما در زمستانها به علت سرما بسیار کم جمعیت است.
بنابر اظهارات اهالی مشاء، وسعت آن ۶ کیلومتر است؛ دو امامزاده در آن وجود دارد که یکی امامزاده زینالعابدین (ع) که حدود ۲۶۰ سال عمر دارد و دیگری امامزاده دو برادر «هادی و حارث» که عمر آن به قرن ششم میرسد.
یک سطح وسیعی در اطراف مشاء وجود دارد که به نام تخت ضحاک مشهور است و این ۲۴۰۰ سال قدمت دارد؛ خانوادههای زایری، باقری، عزیزی، ذاکری و … ساکنان این منطقه هستند.
امامزاده هاشم (ع) دماوند در ضلع شمال غرب جاده تهران – مازندران و در بالاترین ارتفاع جاده و مشرف به دماوند و دشت مشاء است؛ به گفته کهنسالان منطقه کاروانسرایی در بخش شمال غرب آن قرار داشته است.
کاروانسرای امامزادههاشم (ع) از نظر اصول ساختمانی قرینهسازی بهکار رفته است؛ محل اقامت کاروانیان کاملاً محفوظ و گرم است، زیرا تنها از یک در کوچک میتوان وارد آن شد.
زمینلرزههایی به بزرگی ۷.۷ و ۵.۶ ریشتر در این منطقه واقع شده که ویرانیهایی را به دنبال داشته است؛ بزرگترین زلزله در سال ۹۵۸ میلادی بوده که حدود ۱۵۰ روستا را ویران کرده است.
*«کیلان»؛ پایتخت تابستانی سلسله اساطیری کیان
شهر باستانی کیلان یکی از شهرهای شهرستان دماوند است که به گفته اهالی شهر نام قدیمی آن «کیان» و پایتخت تابستانی سلسه اساطیری کیان بوده است؛ در کیلان کهنترین نشانه حضور انسان در کاوشهای باستان شناختی به دست آمده است و قدمت این شهر به ۱۴ تا ۱۸ هزار سال قبل برمیگردد.
باستان شناسان موفق به کشف ابزار سنگی در قلعه حاجعسگر کیلان شدهاند و نکته مهم این است که حتی در زمان قاجار نیز این شهر جزو رفت و آمد رجال سیاسی به حساب میآمد.
مسجد جامع این شهر بنایی ستودنی است و محوطه داخل مسجد ۱۵ ستون قطور دارد که فوقالعاده منظم است؛ قدمت این مسجد به دوران ایلخانی برمیگردد.
کیلان دارای سه حمام قدیمی و تاریخی عمادالدین، شمس و علی جمال بوده؛ دو قلعه مجاور این شهر نیز به نام قلعه خوراب فاجان و دیگری قلعه حاجعسگر است؛ این شهر دارای مدرسهای است که ۸۵ سال قدمت دارد.
*آبسرد یا «دهوا»؛ شهری زیبا معروف به گل و گیاه در بام تهران
آبسرد شهری در حاشیه محور فیروزکوه و قطب بسیار مهمی در گردشگری منطقه شمال شرق استان تهران که نیازمند توجه ویژه مدیران و مسوولان فرادستی است؛ شهر آبسرد، یکی از شهرهای خوش آب و هوای شمال شرق استان تهران است که در بخش مرکزی شهرستان دماوند واقع شده است.
این شهر در ۶۵ کیلومتری پایتخت و در حاشیه محور تهران – فیروزکوه قرار گرفته است؛ قدمت شکلگیری هسته اولیه آبسرد به بیش از ۱۱۰۰ سال پیش و قدمت محلههای مرانک و تاسکین (روستاهای قدیمی) به قرون ششم و هفتم هجری بر میگردد.
نام اولیه شهر آبسرد، «دهوا» بوده و با هفت خانه خشتی شکل خود را آغاز کرده است؛ در این خصوص، اهالی شهر آبسرد معتقدند که ریشه نامگذاری شهر برمیگردد به اینکه قدیمها در میان قناتها متعدد اطراف، آب قنات آنها از همه «سر» بوده و «آبسر» و به علت سردی و گوارایی به مرور زمان آبسرد نامیده شده است.
این شهر دارای غاری بخ نام «اوکلا» است و نخستین پزشک نابینای ایران آقای فرزاد طیباتی اهل این شهر بوده و بناهای تاریخی آن مسجد ولیعصر (عج)، امامزاده گتمیر (ع) و قلعه آقاباشی هستند
شهر آبسرد در اواخر سال ۱۳۷۵ توسط هیأت وزیران به عنوان یک نقطه شهری شناخته شد و مساحت این شهر ۹۳۸۱ هکتار است؛ آبسرد به شهر گل و گیاه معروف است و دلیل آن دارا بودن ظرفیت بالا، آب و هوای مناسب و وجود منابع غنی آبهای زیرزمینی و صدها نهر و چشمههای گوارای شیرین و رودخانههای دایمی و چشمههای آب معدنی در منطقه است.
*رودهن؛ شهری حیاتی و دانشگاهی در نزدیکی پایتخت
«رودِهِن» شهری در ۳۰ کیلومتری شرق تهران بوده که در شهرستان دماوند در دامنه رشته کوههای البرز واقع شده است؛ ساکنان بومی رودهن در مقایسه با مناطق پیرامون خود فرهنگی خاص و بسیار متمایز دارند؛ مهاجرت یا تبعید احتمالی این قوم از ارومیه میتواند بیانگراین تمایز باشد.
ساکنان بومی این منطقه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خاص خود را تا حدودی حفظ کردند؛ گرچه طی دههٔ اخیر این ویژگی فرهنگی کمکم ضعیف شده است. زبان مادری ارومیهایتباران شهر رودهن آذری است.
دانشگاه آزاد اسلامی واحد جامع و بینالمللی رودهن با بیش از ۲۰ هزار دانشجو، شهر ۴۰ هزار نفری رودهن را به یک شهر دانشگاهی تبدیل کرده است؛ این دانشگاه به عنوان یکی از بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای کشور از لحاظ فضای آموزشی و علمی شناخته شده است.
علاوه بر این به عقیده بومیان عامل اصلی رشد فرهنگی رودهن تأسیس دانشگاه آزاد بوده که در تغییر فرهنگ مردمان این شهر تأثیر داشته است؛ دانشگاه علمی کاربردی رودهن نیز در سال ۱۳۸۲ در مقطع کاردانی تاسیس شد و اکنون با حدود ۷۰۰ دانشجو و در دو مقطع کاردانی و کارشناسی و قریب به ۱۴ رشته کاردانی و ۳ رشته کارشناسی در حال فعالیت است.
شهرداری رودهن از سال ۱۳۴۱ تأسیس و با ۵۰ سال (نیم قرن) قدمت تاکنون ۲۱ شهردار را به چشم دیده که این قدمت در شهر آبعلی بخش رودهن به کمتر از ۱۰ سال سابقه میرسد؛ شهر رودهن بعد از شهرهای پردیس و دماوند سومین شهر بزرگ شرق استان تهران محسوب میشود و بعد از رودهن شهرهای بومهن و فیروزکوه، آبسرد، کیلان، آبعلی و ارجمند مقامهای چهارم تا نهم را دارند.
شهر رودهن به دلیل نزدیکی به پایتخت وآب و هوای مناسب و موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب و بکر پذیرش سرریز جمعیت تهران بوده و خواهد بود و مسألهای که بسیار مهم است، شاهد مهاجرت افراد تحصیل کرده و فرهنگی به شهر رودهن هستیم که این مهم بر دیگر ویژگیهای این بخش میافزاید و جای بسی خرسندی است که این منطقه هدف این قشر جامعه قرار گرفته است.
از دیگر ویژگیها و امکانات بخش رودهن میتوان به عبور دو جاده بینالمللی هراز و جاده ترانزیتی فیروزکوه اشاره کرد که این دو محور از شهر رودهن آغاز و استان تهران را به استانهای سمنان و مازندارن متصل میکند و محل عبور زائران حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است.
«آه»؛ نام شهر گردشگری آبعلی در دوره قاجار
آبْعَلی شهری در استان تهران است که در بخش رودهن از توابع شهرستان دماوند قرار داردY شهر آبعلی در ۲۵ اسفند ۱۳۸۳ با تصویب مجلس از ادغام روستای آبعلی با روستای مبارکآباد و نقاط جمعیتی سرپولک و قایممحله (قاپوزمحله) از توابع همین بخش تأسیس شد.
این شهر دارای چند شهرک و روستا است که شهرکهای آن عبارتاند از: شهرک مدرس، شهرک هزار دشت و شهرک برق و روستای این شهر عبارتاند از: روستای احمدیه، روستای قائم محله، روستای مبارک آباد است.
تین منطقه که کمتر از ۱۰ سال است که به شهر تبدیل شده در شمالشرق بخش رودهن و در امتداد جاده هراز واقع شده و تنها یک کیلومتر با مرکز بخش فاصله دارد؛ شهر آبعلی که مناطق مبارکآباد و پیست اسکی آبعلی را شامل میشود، دارای آب و هوای سرد در زمستان و خنک در تابستان است و در مجموع حدود چهار هزار نفر جمعیت دارد.
این شهر از دیر باز محل رفت آمد ورزشکاران زیادی به جهت وجود قدیمیترین پیست اسکی ایران که هفتاد سال قدمت دارد شهرت داشت؛ همچینین آبعلی نیز علاوه بر پیست اسکی به رستورانها و کبابیهای نامی و معروف شهرت داشته و دارد.
از آثار تاریخی آبعلی میتوان به اولین ساختمان بتنی ایران به نام هتل آبعلی نام برد که از قدمت طولانی برخوردار است و در حال حاضر به اردوگاه فرهنگی دانشآموزی تبدیل شده است.
پیست اسکی بین المللی آبعلی با هفتاد سال قدمت به عنوان اولین پیست اسکی ایران سالهاست که در فصل زمستان مکانی برای گردهمایی ورزشکاران و ورزشدوستان است و هر ساله مورد استقبال بی نظیر اهالی ورزش قرار میگیرد.
به گفته اهالی این شهر در زمان قاجاریه «آه» نامیده میشد و بعد از اینکه چشمه آبمعدنی در آن کشف شد، نام چشمه علی و سپس آبعلی نام گرفت؛ این شهر دارای قدمت زیادی است تا حدی که سنگقبر ۱۲۰۰ ساله در آن پیدا شده است؛ با فاصله ۱۰۴۰ متر از امامزاده شاه چنار و با فاصله ۱۲۸۰ متر از زیارتگاه گلبوی روستای قائم محله، غاری وجود دارد که به نام غار سنگ دروازه مشهور است.
کف غار انباشته از سنگهایی بوده که بر اثر گذشت زمان روی هم انباشته شده است؛ شاید پس از تخلیه سنگها مسیر غار مشخص شده و راه به جایی ببرد؛ ورود افراد متفرقه به آن محل ممنوع است.
هتلی که مربوط به زمان رضاه شاه است، اما متأسفانه به آن رسیدگیهای لازم نشده؛ هتل آبعلی؛ عمارتی زیبا و منحصر به فرد است، افسوس که مسؤولان به آن تمرکزی ندارند؛ شهر آبعلی همچنین تفرجگاه خوبی برای پایتخت نشینان است تا روزهای پایانی هفته رو در این شهر زیبا و سرسبز سپری کنند.
تاکنون ۱۶۰ اثر تاریخی و طبیعی توسط میراث فرهنگی شناسایی شده است که به شرح زیر است:
مسجد تاریخی: ۳
کاروانسرا: ۳
محوطههای باستانی، تاریخی و اسلامی: ۱۲
غار و آثار طبیعی: ۶
پل تاریخی: ۵
مسجد تاریخی: ۳
امامزاده: ۳۷
قلعه ۲۷
خانههای تاریخی: ۲۳
زیارتگاه و قبرستان: ۲۱
حمام تاریخی: ۱۸
منابع:
*«آثار تاریخی دماوند»
این کتاب به جغرافیای تاریخی و معرفی محوطههای باستانی و بناهای تاریخی – فرهنگی شهرستان دماوند پرداخت است.
تألیف: ناصر پازوکی طرودی
چاپ: زمستان سال ۱۳۸۱
نشر: اداره کل میراث فرهنگی استان تهران
*«دماوند به روایت اهالی»
در این کتاب آثار تاریخی شهرها و روستاهای شهرستان دماوند بر اساس نظر اهالی آن روستاها و شهرها معرفی شده است.
مؤلف: زهرا نادری
چاپ: تابستان سال ۱۳۹۰
نشر: مهر امیرالمؤمنین
*کتاب «دماوند، خاستگاه اساطیری ایران زمین»
این کتاب به قدمت، فرهنگ متمدن، بزرگان و اسطورههای شهرستان دماوند و اشعاری در این ارتباط پرداخته است.
نویسنده: مسعود نصرتی
چاپ: نیمه نخست سال ۱۳۸۱
نشر: فیض کاشانی
*«تاریخ دماوند و آثار تاریخی آن»
این کتاب همانطور که از نام آن مشخص بوده به تاریخ و آثار تاریخی شهرستان دماوند در ابعاد مختلف اشاره داشته است.
نوشته: مسعود نصرتی
چاپ: سال ۱۳۸۱
نشر: فیض کاشانی
مجموعه چهار کتاب معرفی شده در خصوص معرفی آثار تاریخی و فرهنگ شهرستان دماوند هماکنون در کتابخانه کوثر شهر دماوند موجود است.
انتهای پیام/س
نظرات