- چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۱
- کد خبر : 647
- مشاهده : 999 بازدید
- پیشخوان

کهن شهر دماوند در طول تاریخ هرگز از مردمان بیادعا، هنرمند و مبارز خالی نبوده و علیرغم همه مهاجرتهای بیرویه اقوام مختلف اعم از کُرد، لُر، ترک، گیلک و سُکنی گزیدن آنها، همچنان با تلاش و کوشش مستمر فرهنگ دوستان و ادیبان، اصالت زبان و فرهنگ خود را حفظ کرده است.
به گزارش نشریه فرهنگی – اجتماعی دماوندم آرزوست، کهن شهر دماوند در طول تاریخ هرگز از مردمان بیادعا، هنرمند و مبارز خالی نبوده و علیرغم همه مهاجرتهای بیرویه اقوام مختلف اعم از کُرد، لُر، ترک، گیلک و سُکنی گزیدن آنها، همچنان با تلاش و کوشش مستمر فرهنگ دوستان و ادیبان، اصالت زبان و فرهنگ خود را حفظ کرده است.
اگرچه امروز به سبب نزدیک شدن به لهجه تهرانی و روآوردن ناخودآگاه مردم به آن کم کم از اصالت لهجه کمی دور افتاده، اما هنوز به بلایی که بر سر لهجه ما که قبلاً فراگیربوده و شهرهای خطه جنوبی البرز را هم پوشش داده بود، دچار نشده، ولی آسیبهایی جدی دیده است؛ از این رو، ضرورت پرداختن به آن به ویژه در سالهای اخیر توسط ادیبان و فرهنگ دوستان محسوستر شده است.
فراوانیِ ضربالمثلهای دماوندی خودنشانه تحکیم فرهنگ کهن و پیشرفته زبان این سامان و برخی از شهرهایِ استان تهران از جمله شمیرانات، کن، ساوجبلاغ و طالقان است؛ تاریخ گواهی است بر قدمت سالهای دور و اصالت لهجه شهرهای مذکور؛ اگرچه مرور زمان و رخنه دیگر لهجهها موجب شده تا این ضربالمثلها کاربردِ کمی داشته باشند.
اما در این خصوص، بسیاری از نویسندگان به منظور حفظ این آثار ارزشمند نسبت به ثبت آن در کتب مختلف اقدام کردهاند تا فرهنگ غنی شهرمان همچنان در تاریخ زبان فارسی یک سر و کله بالا و بالاتر بایستد؛ اینک با توجه به چند ضربالمثل زیر به بار فرهنگی لهجه دماوندی پی خواهیم برد:
۱- «سُلِ بُون طِلا، فطرت گدا»
سُل = ناودان و بون = بام
کاملاً واژهای دماوندی است و واژه ای که هماکنون برای دماوندیها بسیار آشنا است و اشاره به خصیصهٔ کسانی دارد که از تمکن مالی کافی برخوردارند، اما همواره خسّت به خرج داده و دستشان به کار خیر نمیرود.
کاربرد آن که بیشتر با خوشرویی بیان میشود، قبل از آن که موجب آزردن یا تحقیر کردن کسی شود باعث ترغیب و تشویق خواهد شد و دارای باری مثبت است.
۲- «چُوَگَلِ دار بَدیهِ»
چُوَ= چوب و گَل = بالا، دار = درخت، بَدیهِ = دیده
و آن در برخورد با نیروهای فشار به ویژه در مبارزه با افرادی که متکّی به زور سر نیزه هستند کاربرد دارد و اغلب جنبهٔ دلسوزی داشته و هشدار دادن به افراد و آگاه کردن از عواقب خطرناک را موجب میشود؛ مشاهده کردهاید که گاهی کسی بی گُدار به آب و آتش میزند، بدون آن که به عواقبش فکر کرده باشد.
۳- «گوتَه ماسَه دَرکِدِه»
گوتَه ماسهَ = لال، دَر کِدِه = گرفته ،لام تا کام حرف نمیزند وخودرابه لالی زده است
بیشتر هنگام مُقُر آوردن افراد و وادار کردن کسی که از بیان مطلبی خودداری میکند به کار میرود.
۴- «گَل آشو یادآشو»
گَل = گَلو، آشو = پایین رفتن
تذکر این که نباید محبّت دیگران را فراموش کرد و قدردانی از خوبی دیگران لازم است؛ قدرناشناس بودن و خود را مقابل خوبی دیگران به نفهمی نزدن.
۵- «عیالِ مردمَه دَل نکن، اوقاته خودتَ تَل نکن»
عیال = بچه، دَل = بد عادت، تَل = تلخ
محبّت بیش از حد توقعات را بالا برده؛ شاید هم به صورت وظیفه در میآید که این عواقب بدی را در پی خواهد داشت؛ این ضرب المثل هشداری است که افراط و تفریط را متذکر میشود؛ بد عادت کردن دیگران و ایجاد توقع کردن.
۶- «شاخِشَ مینه مِشوشوچر»
مِینه =میبینه، مِشُو=میرود، شوچَر=چرایِ شب
اعتماد به نفس داشتن و مسلح بودن به نیرو جهت مبارزه
۷- «برارِ بی لحاف»
برآر= برادر ، بی لحاف= محروم از هر طرف
۸- «از هر طرف باد بیا پاتی مُونه»
باری به هر جهت بودن و سوءاستفاده کردن.
۹- «پی مِشور و دُنبَه»
این روزها در جامعه ما بسیار ملموس است؛ متأسفانه آنهایی که ثروتمندند، بدون زحمت ثروتمندتر میشوند و در نتیجه فقیر و فقیرتر؛ ثروت رویِ ثروت آمدن.
۱۰- «گَل بلگه نِسته»
گَل = سر، بلگَه = جوب، نِستهِ = نشسته
نظر به پایین دستها داشتن و دریافتن حال افراد زیر دست را متذکر میشود؛ آب از سرچشمه نوشیدن و به فکر دیگران نبودن.
طبعاً ضربالمثلهای ما اکثراً بر اثر تکرار و شیرینی خاص بر سر زبانها افتاده و لذا فلسفهٔ خاصی ندارد، ولی در بعضی از این ضربالمثلها اتفاقات جالب و قابل توجهی افتاده است و از بعضی از آنها نیز برداشتهای متفاوتی میشود؛ مثلاً «از هر طرف باد بیا پاتی مونه».
این ضربالمثل در واقع جهت جدا کردن دانههای گندم بعد از کوبیدن خوشهها با چرخ و توسط گاو اتفاق میافتاد به این صورت که کاهِ همراه با گندم را در مسیری که باد میآمد به هوا پرتاب میکردند، کاه را باد میبرد وگندم باقی میماند، اما بعدها این ضربالمثل به آدمهایی که باری به هر جهت بودند و هرطرف که منافعشان را به هر قیمتی تأمین میکرد، روی میآوردند، گفته شد.
نظرات