- یکشنبه 18 مهر 1395 - 13:34
- کد خبر : 28
- مشاهده : 1504 بازدید
- پیشخوان » فرهنگی » یادداشت های خصوصی
نمایشنامه «دیکته» که به همت گروه مدوسا در دماوند و رودهن اجرا شد، یک نمایش رئال نیست؛ بلکه روایت مقاومتی برابر القائات اربابان زر و زور و تزویر است که عقل تعطیل را از فکر نقاد بیشتر میپسندند.
حجتالاسلام میثم کریمانی: نمایش دیکته که با عنوان دیکته و زاویه در کتابی مجزا چاپ شده، نوشته بسیار خوب و استادانه غلامحسین ساعدی از پیشگامان تئاتر مدرن و موج نوی نمایشنامهنویسی است که در کنار کسانی چون بهرام بیضایی و اکبر رادی نامی آشناست.
وی دارای دکترای تخصصی روانشناسی و دارای مطب بود، اما پس از چندی، طبابت را به نفع نویسندگی ترک گفت و علاوه بر نمایشنامه چند فیلمنامه نیز از وی بهجا مانده است.
ساعدی که از جمله مبارزان راه آزادی در برابر دیکتاتوری شاه محسوب میشد به روزنامهنگاری نیز مشغول بود و در جبهه فرهنگی علیه دیکتاتوری پهلوی مبارزه میکرد و در سال ۵۷ در خلال تهدیداتی که علیه وی و خانوادهاش انجام شد، مجبور به ترک وطن گردید.
این نمایشنامهنویس مدرن در کشور فرانسه ساکن و تا پایان عمر یعنی سال ۱۳۶۴ در این کشور ماندگار شد؛ ساعدی پس از مرگ در گورستان پرلاشز پاریس مدفون شد؛ یادش گرامی و خدایش رحمت کند.
«تحلیل نمایش»
نمایشنامه دیکته که به کارگردانی سید حسین میربابا و گروه مدوسا برای اجرا در این ایام آماده شده بود، یک نمایش رئال نیست؛ چراکه هیچ شخصیتی دارای اسم نیست، زمان مشخصی ندارد و مکانش اگرچه یک مدرسه است، اما مدرسهاش بینام و مکان مشخصی ندارد.
داستان روند دراماتیکی ندارد و معلوم نیست در چه روزگاری رخ میدهد، اگرچه به لحاظ ساختار یک داستان واقعگرایانه نیست، اما به اندازه تکتک انسانهایی که زمانی با دیکتاتوری دست و پنجه نرم کردهاند، واقعیت دارد.
برای همین ساختار و صورت، نمایشنامه با دقت و هوشمندانه انتخاب شده تا پیامی همهفهم و جهانی و غیر مقید به مکان و زمان را به مخاطب انتقال میدهد.
«مقاومت متفکرانه»
دیکته روایت مقاومتی برابر القائات زورکی اربابان زر و زور و تزویر است؛ روایتی برابر کسانی که عقل تعطیل را از فکر نقاد بیشتر میپسندند، است.
دیکته روایت نه گفتن به اسارت به حساب میآید؛ اسارت برابر نیروهایی که دربند کشنده روح و فطرت متفکر انسانی به شمار میرود، دعوت است به مقاومت برابر بیفکری و بیعقلی، دعوت به تأمل، دعوت به تعقل و مقاومت برابر هر چیزی که میخواهد به نحوی افراد را چشمبسته، گوشبسته در حال اطاعت کردن ببیند، دعوتی به بازگشت به فطرت پاک انسانی فطرت پاکی که خداوند در وجود بشر نهاده، دعوت بهپاس داشتن از نعمت عقل و حفاظت از عقلانیتی که خداوند همواره آن را تذکر داده است.
خدا انسان را به اندیشه دعوت کرده و این آزادی در اندیشیدن را گرامی داشته و چه نیکوست که انسان پیام تفکر و تأمل و اندیشه آزاد را درک نماید.
«تفکر نقاد، اندیشه آزاد»
امروزه انسان با حجم کثیری از اطلاعات و رسانهها و بنگاههای تبلیغی روبهرو میشود که پیام اکثرشان این است «فکر نکن ببین و بیچون و چرا باور کن و بیتفکر استفاده کن» نام این را دیکتاتوری بیچون و چرای رسانه میگذارم.
بسیار دیدهام انسانهایی را که به هیچ وسیلهای برای زندگیشان نیاز ندارند و صرفاً برابر هجوم بیامان تبلیغات تسلیم شده و دست به خرید اشیائی میزنند که ذرهای به آن نیاز ندارند؛ شاید بتوان آن را جنون مصرف نامید.
این روند قوه تحلیل انسان را سلب و انسان را از تفکر و تعقل دور و بیگانه میکند و این خطری بس بزرگ است، چراکه انسان بیتفکر تکه گوشتی بیخاصیت بیش نیست، انسان بیخیال و بیدغدغه مصرفکننده صرف محصولات فرهنگی و غیرفرهنگی بدون هیچ اختیاری و انتخابی، انسان مصرفکننده مدهای بیمنطق، مدهایی که بدون ذرهای تطبیق با هویت اخلاقی و ایرانی ما بیهیچ تأملی استفاده میشوند.
انسان شنونده اخبار دروغ و بیمبنا؛ گاه اخبار دروغی که در جامعه پخش میشود، شایعاتی که پراکنده میشوند و افراد بدون ذرهای فکر و تأمل و تحقیق آن را باور میکنند؛ انسان بیننده فیلمها و زنجیرههای پرطمطراق و پیچیده شده در زرقوبرق جلوههای ویژه بدون حتی ذرهای محتوای دلگرمکننده؛ انسان باورکننده هرگونه خرافات انسان چشمبسته، گوشبسته و وابسته به تلویزیون و رادیو و به دورافتاده از دنیای زیبای کتاب آن یار مهربان و دستآخر انسانی که افسار خود را به دست هر باد وزندهای میسپارد و انسانهایی که طرفدار حزب باد هستند.
در این وضع اسفناک چه باید کرد؟، یک راه بیشتر وجود ندارد و آن هم بازگشت و رجعت است؛ بازگشتی دوباره به اصالت انسان یعنی تفکر و تعقل باید خود را مسلح کنیم، به کدام سلاح؟ به سلاح کارآمد تفکر نقاد؛ باید از عقل کار کشید و آن را وادار به تفکر برای رسیدن به یقین کرد تا از سرزمین شک عبور کند.
آری انسان میتواند شک کند و شک چیز بدی نیست؛ مادامیکه شک پلی برای رسیدن به حقیقت است و از آن باک و هراسی نیست.
ضمن تشکر ویژه از همه کسانی که زمینه مناسب را جهت اجرای این نمایش فراهم کردند، از کارگردان این نمایش سید حسین میربابا که با خوشسلیقگی این نمایشنامه را انتخاب کرد و همچنین گروه خوب مدوسا و تکتک اعضای گروه که این نمایش را به صحنه اجرا بردهاند، قدردانی میکنیم.
انتهای پیام/
نظرات